۱۳۹۰ تیر ۴, شنبه

ما آزاد خواهيم شد







  1. هي ميخواهم كه اينجا فقط در مورد موسيقي بنويسم.اين وبلاگ گروهي است و طبيعتآ شايد ديگران خيلي موافق با مطرح شدن هر چيزي نباشند.اما خوب تاريخچه آهنگ..همين آهنگ " من آزاد خواهم شد " رو كه ميخونم...اونجايي كه از اين حرف ميزنه كه باب ديلان شروع كرد به ساختن و تمرين اين آهنگ...وقتي زندان جسم و روح تاثير خودش رو گذاشته بود .. و وقتي نوشت: رهايي كه او ( باب ديلان ) از آن مي خواند آزادي از زندان..فقط زندان نيست.اين آهنگ..رهايي در اين آهنگ...آزادي...از قفس وجود فيزيكي است...چه ميدانم شايد اينجا...يا هرجاي ديگر آزادي معناي مرگ را هم بدهد.و اين آزادي از قفس...بدجوري من رو ياد خيلي از آدمها انداخت اين چند روز..آدمهايي كه درد و رنج گرسنگي را به اميد آزادي...به اميد آگاهي تحمل ميكنن...قدرتشان مارا به سكوتي از جانب احترام سوق ميدهد و انگار ميخواهند هياهويمان را ساكت كنند تا صداي فرياد...فريادها طنين انداز شود.



  2. آهنگ " من آزاد خواهم شد "..خيلي عجيبه...حداقل از نظر تعداد كساني كه اون رو بازخوني كردن ( در هر سبكي) واقعآ مثال زدنيه...باب ديلان شروع كننده كار بوده در 1967 و حالا اسامي كساني كه اين آهنگ رو بازخوني كردن كه نگاه ميكنم ميبينم واقعآ تا كجاها آوازه اين كار كشيده شده.انگار بايد اين آزادي ها از نسل معترضان ووداستاك آغاز ميشد تا به ما برسد.از جو كوكر...از جوآن بائز دوست داشتني...جف بكلي ادامه ميداد...به يو2 مي رسيد..حالا مهسا وحدت هم حتي اون رو خونده..و اين آخري"كيوسك " با الهام از اين آهنگ...با الهام از جوانمردان اسير..اون رو بازخوني كرد.



  3. اين آهنگ بايد به اون چند نفر تقديم ميشد...كاورلند قرار بوده و هست كه درباره موسيقي باشد.اما مگر خود باب ديلان كه معترض ترين خواننده تمام زندگي من است..هميشه سر در موسيقي و گيتار داشته است و تمام؟...نه...موسيقي راهي است براي فرياد زدن..براي نشان دادن رنجها و دردها...براي پيدا كردن راهي جهت ترميم نابسامانيها....حالا اين آهنگ ..اين سري آهنگها...اين فرياد اميدبخش " ما آزاد خواهيم شد " ها..تقديم به همسران اين مردان سختكوش...به تمام كساني كه اين بيرون اخباري مثل ما دارند...و تمام وجودشان درد است..ما كه از احوالاتشان چيزي نمي فهميم..اما اين آهنگها..براي همدردي با آنها....
















هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر